۲۱ تیر ۱۳۹۲

گذشته (1): سونامی حاصل از خطا

Hereafter فیلمی است پیرامون حیات پس از مرگ که گوشه‌ای از آن به سونامی سال‌های اخیر جنوب شرق آسیا ارتباط دارد. در صحنه‌ای از فیلم، دوربین از ساحل به عمق دریا می‌نگرد و ناگاه ارتفاع آب به‌شدت زیاد می‌شود و دیوار وحشت‌ناکی را پیش ِ روی مخاطب شکل می‌دهد. تصویر، تصویر دل‌هره‌آوری است و حقیقت سونامی را در تصویرهایی مانند این می‌توانم ببینم. سونامی حاصل زمین‌لرزه‌ای است در میانه دریا که ناگاه موجی چنین سرسام‌آور ایجاد می‌کند؛ زلزله‌ای که اگر در خشکی اتفاق بیفتد، شاید تلفات به‌مراتب کم‌تری داشته باشد.  

دو فیلم پیشین اصغر فرهادی ـ درباره الی و جدایی ـ را می‌توانیم با تقریب خوبی حول محور «دروغ و عواقب» آن تبیین و تعریف کنیم. اما به‌گمان‌م فیلم «گذشته» جنبه‌های مختلفی دارد که یکی از آن‌ها را «سونامی حاصل از خطا» می‌نامم. 

نمی‌خواهم داستان فیلم را تعریف کنم اما شاید بتوانم در یک تعریف کلی چنین بگویم: آدم‌ها در موقعیت‌های مختلف، تصمیماتی می‌گیرند که به‌گمان‌شان مشکلی را حل می‌کند. اما بعدتر مشخص می‌شود که نه‌تنها مشکل را حل نکرده است، که تصمیم اشتباهی بوده و مشکلاتی نیز افزوده است. اما «سونامی حاصل از خطا» این نیست؛ سونامی زمانی حاصل می‌شود که مشکلات ناشی از تصمیم اشتباه آن‌قدر بزرگ و دامنه‌دار است که قابل مقایسه با آن تصمیم نیستند. مثال می‌زنم:

لوسی ـ دختر مارین ـ در مواجهه با مشکل ازدواج مجدد مادرش، تصمیم می‌گیرد که ای‌میل‌های‌ عاشقانه مادر و سمیر ـ دوست ِ مادرش ـ را برای هم‌سر ِ سمیر ـ سِلین ـ بفرستد. در نگاه ِ نخست، نتیجه این تصمیم آن است که هم‌سر ِ سمیر از رابطه این دو مطلع شده و از ازدواج مارین و سمیر جلوگیری می‌کند. اما درواقع، چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟‌ «خودکشی سِلین»؛ هرچند در گام‌های بعدی فیلم نسبت به چنین تاثیری تشکیل وارد می‌شود.

یا در جایی دیگر، کارگر ِ سمیر برای برطرف کردن شک هم‌سر ِ سمیر نسبت به رابطه او و سمیر تلاش می‌کند زمینه ارسال ای‌میل‌ها به هم‌سر ِ سمیر را فراهم کند؛ تا هم‌سر ِ سمیر بداند که سمیر با کسی غیر از کارگرش ارتباط دارد. باز هم در نگاه ِ نخست این راه‌کار می‌تواند جواب‌گو باشد اما در مقابل نتیجه‌ای وحشت‌ناک می‌آفریند که همان خودکشی سلین است. 

هم‌چنین وقتی کارگر سمیر دارد ماجرای دعوای سلین و مشتری خشک‌شویی را شرح می‌دهد و به حرکت سمیر مبنی بر اخراج سلین و طرف‌داری از کارگر اشاره می‌کند، مشخص می‌شود که سمیر کار ِ کوچکی  انجام داده است اما نتیجه آن، شعله‌ور کردن کینه سلین و زمینه‌سازی برای نهایت ِ بحران است.

«سونامی حاصل از خطا» گاهی آن‌قدر گسترده است که صرف معذرت‌خواهی و گفتن «ببخشید» ماجرا را ختم به خیر نمی‌کند. جای‌جای فیلم کُدهایی از جانب شخصیت‌های مختلف داده می‌شود که معذرت‌خواهی راهی برای جبران مافات نیست. جایی سمیر در مقام تربیت فرزندش به احمد می‌گوید [به‌مضمون]: «اگه الان به‌ش کادو رو بدی، یاد می‌گیره گفتن «ببخشید» یه راه ِ فرار از قبول مسئولیت اشتباه‌ه!»

ما آدم‌ها باید یاد بگیریم که رفتار ما، شاید به‌ظاهر بی‌اهمیت باشد اما ممکن است سونامی‌ای برانگیزد که تا ابد قابل جبران نباشد. دل‌هره بر عهده داشتن مسئولیت اشتباه در چنین مواقعی، وادارمان می‌کند که در هر گام، سنجیده‌تر رفتار کنیم. شاید رفتار ما صرفا تکان دادن دست‌مان باشد اما ممکن است همین تکان دادن، فندکی را در میانه انباری از کاه روشن کند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر